اين روز ها که بوی تعفن فسادهای مالی رژيم روضه خوان ها هر روزه از جايی بيرون زده و مشام هارا ميازارد، بيشترين تحليلگران، شوربختانه تنها نام بابک زنجانی را به ميان کشيده و او را بازيگر اصلیاين کلاهبرداری های چندميلياردی معرفی ميکنند.
آنانی هم که اندکی تيزهوش تر هستند، اين پرسش را به ميان ميکشند که آخر اين بابک زنجانی به چه مقامو نيرويی تکيه دارد که ميتواند اين چنين هست و نيست ملت ايران را به يغما برده و حتا در يک کشورديگر بنام ترکيه آشوب و انقلاب راه اندازد و هيچ کس هم در ايران با او کاری نداشته باشد!؟ بی اينکهالبته پاسخ درستی هم برای اين پرسش خود ارائه دهند. از ديد من اما يافتن پاسخ اين پرسش بسيار سادهاست، آنهم پاسخی با دلايلی روشن تر از آفتاب.
باری، چنانچه شما هم به ويدئوهای موجود از بابک زنجانی در يوتوب نگاه کرده و به سخنان او گوشفرادهيد، درخواهيد يافت که اين آدم هم بسان احمدی نژاد، عنصر تهی مغز و مسخره ای بيش نيست کهحتا در گفتن چهار جملهء سخن درست هم واميماند. همچنان که رضا ضراب، لمپن مبتذلی بيش نيست. آنجوانک اصلآ شکل اين حرفها نيست که بشود او را به فساد کشاندن يک دولت پرقدرت چون دولت ترکيهمتهم کرد.
قضيه فسادمالی آنهم با آن مبالغ نجومی و بدين گسترده گی، خيلی بزرگتر و پيچيده تر از اين است کهبتوان تنها دو فرد مبتذل و يک روسپی بنام «کامليا جمشيدی» را دست اندرکاران آن بشمار آورد. همچنانکه اين سخن هم کاملآ به ناراست ميماند که گويا احمدی نژاد، رحيمی، سعيد مرتضوی، رحيم مشايی وخلاصه، دست اندرکاران دولت پيشين حاميان اصلی زنجانی و ضرابی و جمشيدی بودند. چه که خود آنانهم موجوداتی بس تهی مغز تر از همين زنجانی و ضرابی بودند که علی خامنه ای آنان را برکشيده و درآن جايگاه ها نشاند.
اين فرضيه هم که سرداران سپاه به تنهايی بتوانند چنين کلاهبرداری نجومی و بين المللی را راهبری کنند،هيچ منطقی به نظر نمی رسد. چرا که برای سامان دادن چنين شبکه ای و با چنين ابعاد عملياتی، بدونشک ميبايد آنچنان دستانی قوی در تمامی ارگان های لشگری و کشوری داشت که هيچ فرد و مقامی نتوانددر کار شما مانع تراشی کند.
در حاليکه ديديم و ميدانيم که احمدی نژاد دستکم در دوساله آخرين رياست جمهوری خويش، هم با سپاهپاسداران آنچنان تضاد منافع عميقی پيدا کرد که حتا آنان را به لقب «برادران قاچاقچی» مفتخر ساخت، همبا قوهء قضائيه و هم با قوهء مقننه که بوسيلهء سعيد مرتضوی هم برای برادر روسای اين هر دو قوهپرونده سازی کرد.
حال هم که می بينيم لاريجانی ها در صدد انتقامند و هر روز بيش از ديروز عرصه را بر احمدی نژاد ويارانش تنگ تر ميسازند. چندی پيش هم که او را به دادگاهی فراخواندند و چون حاضر نشد، اين باراحضاريه ای همراه با اخطار برای وی فرستادند که چنانچه بار دوم هم در دادگاه حضور بهم نرساند،برايش حکم جلب صادر خواهند کرد.
همهء اين مزاحمت ها برای احمدی نژاد هم در حالی صورت ميگيرد که بابک زنجانی راست راستميگردد و هيچ کس و مقام و قوه ای هم از او شاکی نبوده و از اينروی هم، هيچ دادگاهی در انتظار وینيست. بنابر آنچه آوردم، اين استدلال که گويا احمدی نژاد و دولت وی حامی بابک زنجانی بودند، هرگزنميتواند درست باشد.
پس تنها کسی که ميتواند هر سه قوهء کشوری را زير نگين داشته و عناصری چون بابک زنجانی، ضرابی، جمشيدی و ديگر تبهکاران مالی و جنايی و لابی های رژيم را ساماندهی و فرماندهی کرده و حتا تغيير دولت هم نتواند خللی در کار وی ايجاد کند، همانا شخص خامنه ای ميتواند باشد و نزديکان درجه اول او. يعنی همان مجمع الجزاير فساد و جنايتی که عده ای از آن بنام «بيت» ياد ميکنند و نگارنده چون از اين واژهء تازی پيشاقرون وسطايی و روضه ای سخت بيزارم، آنرا همان «خانهء خامنه ای» می نامم.
چنانچه به اسناد ويکی ليکس هم مراجعه کنيد، دستکم در چهار سند بسيار روشن خواهيد ديد که ستادفرماندهی تمامی عمليات تبهکاری مالی و جنايی رژيم همان خانهء خامنه ای است و در بيشترين موارد هم، به فرمان فرزند وی، مجتبی. و از اين قرار، پس عناصری چون بابک زنجانی، رضا ضراب، کاملیا جمشیدی، احمدی نژاد، رحيمی، سعيد مرتضوی و تمامی ديگر دزدان و آدمکشان، تنها عروسک های روی صحنه هستند که سر نخ آنان در پشت صحنه در دست خود خامنه ای، فرزندش مجتبی و ديگر نزديکان وی هستند.
امیر سپهر
به اشتراک بگذارید:(کدنویسی این ابزارک)