۱۳۹۱ تیر ۱۳, سه‌شنبه

هیجدهم تیر ، مشعلی فروزان فرا راه آزادیخواهان




چند سال از آن روز تاریخ ساز می گذرد ؟ اگر فقط به اندازه هیجده ساعت از آن حماسه بزرگ را به یاد بیاوریم ؟ برای هر ساعت از آن که دیدیم و بی توجه به وادی فراموشی اش سپردیم ؛ باید هزاران افسوس  خورده و خویشتن را مذمت ملامت هم بکنیم!
اگر نه به همه آن دلاوران ، بلکه فقط به تعدادی از آنان که بیش از بقیه ، قرعه اشتهار به نامهای ایشان اصابت نمود بیندیشیم ؟ درخواهیم یافت ، که تمام دقایق آن روز افتخارآفرین را ، آنها چگونه پیروزمندانه به پرچمداری در مسیر آزادیخواهی پرداخته و آن مسیر دشوار را طی کرده بودند . درحالی که برخی از ما ، جرأت نکردیم تا دست کم ، در حول و حوش محل برگزاری تظاهرات دانشجویان آزادیخواه میهنمان در خیابان ( کوی دانشگاه ) در تهران ، کمی لای درب های ورود  به منازل خودمان را باز بگذاریم ! شاید می توانستیم از این رهگذر و با این کار آسان ، دو سه تن از آن عزیزان میهن را ، به داخل خانه هایمان بکشانیم ، و از زخمی شدن شان جلوگیری به عمل بیاوریم ؛ و احتمالا از کشته شدن چند تن دیگر از آنان که به دست مزدوران رژیم خونخوار آخوندی ، جان شیرین خویش را از دست می دادند ممانعت بنمائیم !!
یا آنها را از دست کسانی برهانیم ، که در خوابگاه دانشجویان همان خیابان ، یا زهرا گویان آن عزیزان ایران را ، از بالای بالکن های صبقات بالای آن ساختمان ، به پائین پرتاب می کردند و می کشتند ؛ تا دل رهبر خودکامه شان را شاد بکنند ! همان یاران شرف باخته آخوندها ، که به خاطر خوش خدمتی و گرفتن امکانات بیشتر جهت ساختن فیلم های انقلابی بعدی شان ، کارگردانان فیلمهای انقلابی جیره خوار رژیم ، که الله اکبر گفتند و جوانان ما را به خیابان پرت کردند و کشتند . شرمشان باد که بعدها وقتی با رژیم درافتادند ، یکی شان به آلمان رفت و آن دیگری هم کاریکاتور مسخره ای با نام " اخراجی ها " را در سینماهای کشور اکران نمود !
 
 چهل وپنج سال پیش از واقعه دلخراش هیجدهم تیر ، در ماجرای مدرسه فیضه قم ( در 1342 ) ، کینه توزی آخوند انتقامجوئی چون خمینی جلاد ، در قلب تیره و پر شقاوتش ، تخم یک دشمنی اهریمنی را پاشید ؛ که بعد از به گور و درک واصل شدنش هم ، به دیگر جیره خواران خوان اسلام ناب محمدی متحجر ، بخصوص به آخوند خامنه ای ، روضه خوان پانزده ریالی قبل از انقلاب ، به ارث رسید !
بارها و بارها فتنه گران اسلامی ، با حیله های بسیار و با سوء استفاده از گرایش مردم به آن دین فناتیک ،  مغز بخش عوام مردم میهن ما را شستشو دادند ( آنهائی را که از ملت قلمداد شدن و مفتخر به ملیت ایرانی بودن خارج گشتند ؛ و به حقارت در لیست امت اسلامی جای گرفتن رضایت دادند ! که تا برای همه تاریخ افتخاری گرانقدر را از دست بدهند ؛ و آنرا به بهائی  اندک و ارزان بفروشند . ) !
دشمنان قسم خورده ایران و ایرانی ، با سرایت دادن جریان حملات موریانه های خرافات مذهبی به همه زندگانی مردم بود ؛ که توانستند مغزهای ایشان را شستشو داده و به بیراهه بکشانند . تا جائی که به همان دلیل ، به تسلیم شدن در مقابل امیال ضد ایرانی آخوندهای تازی تبار و متحجر نیز پرداختند ؛ و هیچ ابائی از اینهمه خفت نداشتند . اینگونه شد که این ره گم کردگان را ، تا انتهای قهقراء بی خردی ، به سقوط در سرازیری انحطاط فرهنگی ، و رها شدن در منجلاب جهالت مذهبی سوق دادند !
اما.... ، گروهی از ما ، تعدادی از جوانان دلاور ما ، دانشجویان همواره در صحنه مان ، که در همیشه تاریخ  ، درفشهای کاویانی مبارزه برعلیه ظلم ضحاک را ،  به نمایندگی از بقیه میهن پرستان بالا برده و قیامهای جانانه ای کرده اند ؛ آنانی که پیوسته با عاملان آن ستمهای علیه ملت ، از هر قشر و طبقه ای که بوده اند ؛ برای مبارزه ای قهرمانانه اقدام نموده اند . کسانی که در تمامی این سالهای پر مشقت ، با آنکه ناجوانمردانه سیلی خور بداندیشان گشته بودند ؛ و قسمت مهمی از عمر خودشان را در چنگال شقی ترین شکنجه گران تاریخ دنیا ، در بیدادگاه های محبس آخوند ستمکار سپری کرده اند ؛ در هیجدهم تیر نیز ، همچنان پرچمدار مبارزه با ظالمان بودند و از پویندگان مسیر آزادیخواهی به شمار آمده اند .
اکنون که بعد از اینهمه سال رنج و عذاب ، بعضی از این کوشندگان دلیر ، که در زمره همان دانشجویان دلاور هیجدهم تیر بودند ؛ توفیق یافته اند که از چنگال دژخیمان این رژیم خون آشام بگریزند ؛ و به دنیای آزاد مهاجرت نموده اند تا دنباله مبارزات قهرمانانه خودشان ، علیه ظالم ترین قوم تاریخ را ، در آن طرف آبهای کشورشان ادامه بدهند ؛ هم اینک ، وقت آن رسیده است ، که برای نجات دادن بقیه هم میهنانمان ، از یوغ اسارت این مزدوران اهریمن همت بشود .
دیگر زمان کوتاه آمدن نیست ، یا در حقیقت لحظات شکست خوردن در برابر این زورگویان ، که ملک پدری ما را اشغال نموده اند ؛  و آزادی  عزیزان و هم خونانمان را ، به یغما برده اند به سر رسیده است ! به درستی که اکنون وقت آن است ، که قامت راست کنیم و تحقق آرمان والای آزاده زیستن را ، برای خود و سایر هم مهنانمان میسر بسازیم . شاید در این رهگذر ،  به نسل آتی ثابت بکنیم ، که قوانین ریاضی جبر و فشار را هم ، می توان با یک همت وطن پرستانه ، کاملا زایل نمود و بدون معنا ساخت و از میان برداشت .
 آنگاه به جای آن ، در محکمه تاریخ بشری ، سرفراز ایستاد و ادعا نمود ، که به واقع " خواستن توانستن  است " . اگر همه یکدل و یک جهت ، هیجدهم تیر امسال را هم ،  نگینی بسازیم بر حلقه انگشتری آزادی و آزادگی ، خواهیم توانست با افتخار تمام ، رسیدن به این هدف مقدس را ، به رخ بدخواهان مملکت باستانی خودمان بکشانیم ؛ و تا انتهای تاریخ ، به وجود چنین هم میهنان  نستوه و دلاوری ببالیم .

تیر ماه 2571 آریائی هلند
محترم مومنی روحی

به اشتراک بگذارید:(کدنویسی این ابزارک)

Balatarin :: Donbaleh :: Azadegi :: Risheha :: Cloob :: Oyax :: Yahoo Buzz :: Reddit :: Digg :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Email To: :: Subscribe to Feed