بمنظور افزایش آمادگی در مقابل احتمال هجوم نظامی تلافی جویانه ایران علیه میدانهای نفتی متعلق به شرکتهای آمریکایی در سواحل شرقی دریای خزر، کشورهای روسیه، قزاقستان، تاجیکستان و قرقیزستان، در فاصله 9 تا 26 سپتامبر گذشته، به انجام یک مانور نظامی مشترک مبادرت نمودند. مسئولان نظامی و سیاسی ایران در قبال برگزاری مانور یاد شده و هدفهای آن، تاکنون سیاست سکوت را اختیار کرده اند.
در مانور نظامی مزبور که "مرکز-2011" نامیده شده، و در نوع خود بزرگترین رزمایش از زمان انجام مانور سال 2002 روسیه در آبهای خزر محسوب میشود، 12000 تن از نیروهای نظامی روسیه شرکت داشتند.
در جریان انجام مانور، ابتدا حمله نظامی آمریکا علیه تاسیسات اتمی ایران، سپس حمله تلافی جویانه ایران در بخشهای شرقی خزر، علیه میدانهای نفتی منطقه، باز سازی گردید و در مرحله بعد نحوه مقابله با این هجوم فرضی تمرین شد .
بر اساس گزارشهای انتشار یافته پیرامون مانور نظامی موسوم به "مرکز-11" ، واحد های اطلاعات جاسوسی روسیه، موضوع حمله تلافی جویانه ایران در آبهای خزر را کشف و متعاقباً، "واحد های مشترک واکنش سریع" و نیروهای عملیات ویژه آسیای مرکزی برای خنثی ساختن تهدید یاد شده در دو مرحله وارد عمل شدند.
مانور پیشین
در روز اول ماه اوت سال 2002 و در واکنش به پرواز هواپیماهای جت ایران در ماه ژوئن سال 2000 بر فراز یک کشتی اکتشافی شرکت نفت بی پی در آبهای مورد ادعای ایران و آذربایجان، 100 هزار تن از نیرو های نظامی روسیه بمدت دو هفته مانور بزرگی را در آبهای خزر برگزار کردند.
اگر چه عکس العمل روسیه به این اقدام با تاخیر صورت گرفت، ولی، بنا به درخواست جمهوری آذربایجان، جت های جنگنده ترکیه (عضو ناتو) بدون فوت وقت در داخل آن جمهوری به پرواز درآمدند.
در رزمایش گذشته روسیه در آبهای خزر که بزرگترین عملیات از این نوع پس از فروپاشی اتحاد شوروی محسوب میشد، 60 ناو، ناوچه و کشتی کوچک و 30 فروند هواپیمای نظامی شرکت داشتند.
کشور قزاقستان نیز بلافاصله پس از اتمام مانور روسیه، از روز 15 تا 25 اوت همان سال (2002) رزمایش "دریای صلح" را در منطقه "منگوستاو" واقع در آبهای خزر برگزار کرد.
در رزمایش سال 2002 روسیه که بعد از برگزاری اجلاس سران خزر در پایتخت ترکمنستان انجام شد، واحد های دریایی قزاقستان و آذربایجان شرکت داشتند.
توان دریایی ایران در خزر
ایران نیز داوطلب شده بود که چهار ناو مستقر در خلیج فارس را در این رزمایش شرکت دهد اما روسیه با این پیشنهاد مخالفت کرد. ایران در گذشته یک ناو کوچک و فرسوده به نام "شاهرخ" را در آبهای خزر در اختیار داشت که فاقد قابلیت نظامی بود و از آن بمنظور آموزش کادر نیروی دریایی استفاده بعمل میامد.
در عین حال نیروی دریایی سپاه پاسداران در آبهای خزر دارای قایقهای کوچک و پر سرعت است که از آنها بمنظور گشت زنی استفاده میشود. برروی تعدادی از این قایقها موشکهای سطح به سطح و مسلسل های نیمه سنگین نصب شده است.
آمریکا مایل است که از راه ایجاد پایگاههای نظامی در سواحل آذربایجان و قزاقستان، حضور نظامی خود را در آبهای خزر تثبیت کند.
متقابلا روسیه نیز بمنظور ایجاد اطمینان خاطر نزد کشور های ساحلی و اثبات داشتن قابلیت کامل دفاع از آنها، و بی نیازی به حضور نظامی آمریکا در خزر، طی سالهای اخیر نیرو های خود را در آبهای خزر تقویت نموده است.
در ماه آوریل سال 2003 روسیه و 5 کشور قرقیزستان، تاجیکستان، ارمنستان و بلاروس پیمان امنیت جمعی ۱۰ ساله خود را به یک پیمان دفاعی منطقهای تمام عیار تبدیل نمودند.
سیاست روسیه در خزر متوجه همکاری دفاعی با سه کشور ساحلی قزاقستان، آذربایجان و ترکمنستان، و حفظ مناسبات کاری با ایران است. روسیه مایل است تا حد ممکن ناتو را از آبهای خزر دور نگاه دارد.
ترکمنستان به دلیل داشتن مرز زمینی با ایران و دوری از روسیه، تاکنون از داخل شدن جدی در ترتیبات امنیتی با روسیه پرهیز کرده است.
مانور اخیر
بر خلاف مانور سال 2002 روسیه که در آن مقابله با تهدید ایران مورد اشاره مستقیم قرار نگرفته بود، طی مانور اخیر مقابله با خطر هجوم نظامی ایران بصورت آشکار مطرح شد.
در اولین مرحله از مانور ماه جاری، ابتدا حمله از جنوب خزر (واحد های نیروی دریایی سپاه) آغاز و در مرحله بعد حدود 70 هواپیمای جنگی اف-4 و اف 5 (ایران ) در این عملیات تهاجمی شرکت میکنند.
تصور شرکت دادن 70 فروند از هواپیماهای نظامی ایران در تدارک حمله به بخش شرقی خزر، با توجه به توان محدود نیروی هوایی ایران، تا حدود زیادی غیر عملی بنظر میرسد، و تنها توجیه ممکن را میتوان به اصل "غافلگیری" در یک هجوم غیر قابل انتظار نسبت داد.
منطقه عملیات مانور اخیر دقیقا همان منطقه مانور سال 2002 روسیه و قزاقستان، یعنی چاههای نفت واقع در "منگوستاو" در آبهای ساحلی قزاقستان است که توسط شرکت آمریکایی اکسان موبایل عملیات اکتشاف و استخراج نفت در آن صورت میگیرد.
با وجود بی اعتنایی ظاهری ایران به برگزاری مانور یاد شده، روسیه به هیچ وجه اهمیت انجام رزمایش "مرکز-2011" را پنهان نساخت.
رهبری مانور یاد شده را نیکلایی ماکاروف رییس ستاد مشترک نیرو های مسلح روسیه بر عهده داشت و دیمیتری مدودف رییس جمهور روسیه نیز در 26 سپتامبر و روز پایان عملیات، منطقه برگزاری مانور و واحد های شرکت کننده در آن را مورد بازدید قرار داد.
واکنش متفاوت ایران
اگرچه ایران موضوع برگزاری این مانور را توسط روسیه به هیچ وجه مورد اشاره مستقیم قرار نداد، اما حبیب الله سیاری فرمانده نیروی دریایی جمهوری اسلامی بعد از پایان مانور روسیه در آبهای خزر، از آمادگی ایران برای حضور در اقیانوس اطلس و نزدیک شدن کشتی های جنگی آن کشور به مرزهای آبی آمریکا خبر داد! برخورد مقامات آمریکایی با این اظهارات سیاری نیز "جدی " نبود.
همزمان با این تحولات، جرارد آراد سفیر فرانسه در سازمان ملل که در تمامی گفتگو های 1+5 با ایران شرکت داشته، اعلام خطر کرد که در صورت ادامه برنامه های اتمی ایران بسوی اهداف غیر نظامی، خطر برخورد نظامی با آن بسیار جدی خواهد بود. او همچنین تاکید کرد : "پاره ای کشورها قرار گرفتن ایران در آستانۀ تبدیل شدن به یک نیروی نظامی اتمی را تحمل نخواهند کرد."
طی اظهار نظر دیگری در این رابطه، پیتر هیوز، سفیر سابق بریتانیا در کره شمالی، طی توقف در کره جنوبی اظهار داشت: "شاید چنانچه قذافی برنامه اتمی خود را واگذار نکرده بود، مورد حمله ناتو قرار نمیگرفت."
با توجه به این جمع بندی، پاره ای از ناظران معتقد اند که ایران بخصوص پس از مشاهده تجربه قذافی در لیبی، آماده مذاکره جدی پیرامون برنامه اتمی خود نیست، و اهداف نظامی آنرا به هیچ وجه رها نخواهد کرد. از این لحاظ، خطر برخورد نظامی با ایران بصورت جدی افزایش یافته است.
روسیه نیز به عنوان یک کشور صاحب منافع جدی در مجاورت با ایران، به سهم خود و از راه برگزاری یک مانور نظامی بزرگ در آبهای خزر، مصمم به بهبود سطح آمادگی برای برخورد با شرایط غیر قابل پیشبینی ناشی از یک رویارویی نظامی در منطقه شده است.
خبر گزاری فرانسهدر مانور نظامی مزبور که "مرکز-2011" نامیده شده، و در نوع خود بزرگترین رزمایش از زمان انجام مانور سال 2002 روسیه در آبهای خزر محسوب میشود، 12000 تن از نیروهای نظامی روسیه شرکت داشتند.
در جریان انجام مانور، ابتدا حمله نظامی آمریکا علیه تاسیسات اتمی ایران، سپس حمله تلافی جویانه ایران در بخشهای شرقی خزر، علیه میدانهای نفتی منطقه، باز سازی گردید و در مرحله بعد نحوه مقابله با این هجوم فرضی تمرین شد .
بر اساس گزارشهای انتشار یافته پیرامون مانور نظامی موسوم به "مرکز-11" ، واحد های اطلاعات جاسوسی روسیه، موضوع حمله تلافی جویانه ایران در آبهای خزر را کشف و متعاقباً، "واحد های مشترک واکنش سریع" و نیروهای عملیات ویژه آسیای مرکزی برای خنثی ساختن تهدید یاد شده در دو مرحله وارد عمل شدند.
مانور پیشین
در روز اول ماه اوت سال 2002 و در واکنش به پرواز هواپیماهای جت ایران در ماه ژوئن سال 2000 بر فراز یک کشتی اکتشافی شرکت نفت بی پی در آبهای مورد ادعای ایران و آذربایجان، 100 هزار تن از نیرو های نظامی روسیه بمدت دو هفته مانور بزرگی را در آبهای خزر برگزار کردند.
اگر چه عکس العمل روسیه به این اقدام با تاخیر صورت گرفت، ولی، بنا به درخواست جمهوری آذربایجان، جت های جنگنده ترکیه (عضو ناتو) بدون فوت وقت در داخل آن جمهوری به پرواز درآمدند.
در رزمایش گذشته روسیه در آبهای خزر که بزرگترین عملیات از این نوع پس از فروپاشی اتحاد شوروی محسوب میشد، 60 ناو، ناوچه و کشتی کوچک و 30 فروند هواپیمای نظامی شرکت داشتند.
کشور قزاقستان نیز بلافاصله پس از اتمام مانور روسیه، از روز 15 تا 25 اوت همان سال (2002) رزمایش "دریای صلح" را در منطقه "منگوستاو" واقع در آبهای خزر برگزار کرد.
در رزمایش سال 2002 روسیه که بعد از برگزاری اجلاس سران خزر در پایتخت ترکمنستان انجام شد، واحد های دریایی قزاقستان و آذربایجان شرکت داشتند.
توان دریایی ایران در خزر
ایران نیز داوطلب شده بود که چهار ناو مستقر در خلیج فارس را در این رزمایش شرکت دهد اما روسیه با این پیشنهاد مخالفت کرد. ایران در گذشته یک ناو کوچک و فرسوده به نام "شاهرخ" را در آبهای خزر در اختیار داشت که فاقد قابلیت نظامی بود و از آن بمنظور آموزش کادر نیروی دریایی استفاده بعمل میامد.
در عین حال نیروی دریایی سپاه پاسداران در آبهای خزر دارای قایقهای کوچک و پر سرعت است که از آنها بمنظور گشت زنی استفاده میشود. برروی تعدادی از این قایقها موشکهای سطح به سطح و مسلسل های نیمه سنگین نصب شده است.
آمریکا مایل است که از راه ایجاد پایگاههای نظامی در سواحل آذربایجان و قزاقستان، حضور نظامی خود را در آبهای خزر تثبیت کند.
متقابلا روسیه نیز بمنظور ایجاد اطمینان خاطر نزد کشور های ساحلی و اثبات داشتن قابلیت کامل دفاع از آنها، و بی نیازی به حضور نظامی آمریکا در خزر، طی سالهای اخیر نیرو های خود را در آبهای خزر تقویت نموده است.
در ماه آوریل سال 2003 روسیه و 5 کشور قرقیزستان، تاجیکستان، ارمنستان و بلاروس پیمان امنیت جمعی ۱۰ ساله خود را به یک پیمان دفاعی منطقهای تمام عیار تبدیل نمودند.
سیاست روسیه در خزر متوجه همکاری دفاعی با سه کشور ساحلی قزاقستان، آذربایجان و ترکمنستان، و حفظ مناسبات کاری با ایران است. روسیه مایل است تا حد ممکن ناتو را از آبهای خزر دور نگاه دارد.
ترکمنستان به دلیل داشتن مرز زمینی با ایران و دوری از روسیه، تاکنون از داخل شدن جدی در ترتیبات امنیتی با روسیه پرهیز کرده است.
مانور اخیر
بر خلاف مانور سال 2002 روسیه که در آن مقابله با تهدید ایران مورد اشاره مستقیم قرار نگرفته بود، طی مانور اخیر مقابله با خطر هجوم نظامی ایران بصورت آشکار مطرح شد.
در اولین مرحله از مانور ماه جاری، ابتدا حمله از جنوب خزر (واحد های نیروی دریایی سپاه) آغاز و در مرحله بعد حدود 70 هواپیمای جنگی اف-4 و اف 5 (ایران ) در این عملیات تهاجمی شرکت میکنند.
تصور شرکت دادن 70 فروند از هواپیماهای نظامی ایران در تدارک حمله به بخش شرقی خزر، با توجه به توان محدود نیروی هوایی ایران، تا حدود زیادی غیر عملی بنظر میرسد، و تنها توجیه ممکن را میتوان به اصل "غافلگیری" در یک هجوم غیر قابل انتظار نسبت داد.
منطقه عملیات مانور اخیر دقیقا همان منطقه مانور سال 2002 روسیه و قزاقستان، یعنی چاههای نفت واقع در "منگوستاو" در آبهای ساحلی قزاقستان است که توسط شرکت آمریکایی اکسان موبایل عملیات اکتشاف و استخراج نفت در آن صورت میگیرد.
با وجود بی اعتنایی ظاهری ایران به برگزاری مانور یاد شده، روسیه به هیچ وجه اهمیت انجام رزمایش "مرکز-2011" را پنهان نساخت.
رهبری مانور یاد شده را نیکلایی ماکاروف رییس ستاد مشترک نیرو های مسلح روسیه بر عهده داشت و دیمیتری مدودف رییس جمهور روسیه نیز در 26 سپتامبر و روز پایان عملیات، منطقه برگزاری مانور و واحد های شرکت کننده در آن را مورد بازدید قرار داد.
واکنش متفاوت ایران
اگرچه ایران موضوع برگزاری این مانور را توسط روسیه به هیچ وجه مورد اشاره مستقیم قرار نداد، اما حبیب الله سیاری فرمانده نیروی دریایی جمهوری اسلامی بعد از پایان مانور روسیه در آبهای خزر، از آمادگی ایران برای حضور در اقیانوس اطلس و نزدیک شدن کشتی های جنگی آن کشور به مرزهای آبی آمریکا خبر داد! برخورد مقامات آمریکایی با این اظهارات سیاری نیز "جدی " نبود.
همزمان با این تحولات، جرارد آراد سفیر فرانسه در سازمان ملل که در تمامی گفتگو های 1+5 با ایران شرکت داشته، اعلام خطر کرد که در صورت ادامه برنامه های اتمی ایران بسوی اهداف غیر نظامی، خطر برخورد نظامی با آن بسیار جدی خواهد بود. او همچنین تاکید کرد : "پاره ای کشورها قرار گرفتن ایران در آستانۀ تبدیل شدن به یک نیروی نظامی اتمی را تحمل نخواهند کرد."
طی اظهار نظر دیگری در این رابطه، پیتر هیوز، سفیر سابق بریتانیا در کره شمالی، طی توقف در کره جنوبی اظهار داشت: "شاید چنانچه قذافی برنامه اتمی خود را واگذار نکرده بود، مورد حمله ناتو قرار نمیگرفت."
با توجه به این جمع بندی، پاره ای از ناظران معتقد اند که ایران بخصوص پس از مشاهده تجربه قذافی در لیبی، آماده مذاکره جدی پیرامون برنامه اتمی خود نیست، و اهداف نظامی آنرا به هیچ وجه رها نخواهد کرد. از این لحاظ، خطر برخورد نظامی با ایران بصورت جدی افزایش یافته است.
روسیه نیز به عنوان یک کشور صاحب منافع جدی در مجاورت با ایران، به سهم خود و از راه برگزاری یک مانور نظامی بزرگ در آبهای خزر، مصمم به بهبود سطح آمادگی برای برخورد با شرایط غیر قابل پیشبینی ناشی از یک رویارویی نظامی در منطقه شده است.
به اشتراک بگذارید:(کدنویسی این ابزارک)