۱۳۹۰ دی ۲۹, پنجشنبه

آینـــده سـازان و شـاهـزاده

آینده سازان و «شاهزاده
18 ژانویه 2012

نه خدا مقدس است و نه بنده    .     نه پیامبر مقدس است، نه پیرو    .     نه توده مقدس است و نه توده زاده. نه شاه مقدس است و نه شاهزاده. آنچه پرستیدنی است جان انسان است، آزادی، حقوق برابر آدمیان، و مردم سالاری است.
میهن ما ایران در پرتگاه فروپاشی بازگشت ناپذیرِ سیاسی، سرزمینی، اخلاقی و اجتماعی است. بانیان این تباهی، پیشوایان و پاسداران دین محمد     تازی اند. سپاهیان اسلام، ستون فقرات کشور ما را بدانگونه درهم شکستند که از پی 14 سده، هنوز هم ایرانیان ناآگاه دربرابر زادگاه محمد (مکه درعربستان) کرنشی شبانه روزی(نماز) می کنند. حکومت اسلامی در ایران می کوشد سیمان و آهک را جایگزین مغز ایرانیان کند. از ایرانیان موجودهایی مسخ، ازخودبیگانه، جهان ستیز و روانپریش بسازد. تا حد بسیاری هم درچنین نیت اهریمنانه ای پیروز شده است. اکنون ما مانده ایم و رژیمی که آتش خانمانسوز تازی را برخرمن فرهنگ، تاریخ، زبان و هویت ایرانی افکنده و بر آن باد و توفان می دمد.

برای رهایی از چنگ این اهریمن تنها دو راه هست:
زانوزدن در برابر آن و یکی شدن با آن
ایستادگی شفاف و همه جانبه در برابر آن.
اگر کسانی بخواهند (برای تصرف قدرت سیاسی) با روباه ترفندباز حکومت آخوندی دودوزه بازی کنند، حتا در صورت پیروزی بر آخوندها نیز، دشمنان ایران و ایرانیان خواهند ماند، چرا که بخشی از آخوندها و سینه چاکان اسلام را با خود به درون حکومت بعدی خواهند کشاند.
اگر کسانی بخواهند برای تصرف قدرت با بخشی ازاسلام: (روحانیت شیعه، سپاهیان اسلام، و آدمکشان گم نام امام زمان) ساخت و پاخت کنند از دشمنان ایران و ایرانی خواهند بود، چرا که امکان سربرآوردن دوبارۀ آنان را در ایران آینده فراهم می کنند.
تنها نشانۀ راستمایگی سیاستمدارانی که مدعی مبارزه با جمهوری اسلامی هستند نبرد روشن و بی تعارف با خرافۀ اسلام ، و با نمایندگان سیاسی، دینی و امنیتی آن است.
آنچه که ایرانی پاک اندیش، آقای رضاپهلوی در رویارویی مستیقم با رهبر جانیان اسلامی در ایران (سیدعلی خامنه ای) و برای کشاندن او به دادگاهی جهانی در پیش گرفته، گامی ارجمند است. خامنه ای باید به دادگاه های بین المللی کشانده شود تا همانگونه که در دادگاه وجدان بشری محکوم شده است در برابر قوانین عام بشری نیز محکوم گردد. البته که این اقدام، تنها یک حرکت نمادین است با شکلی حقوقی. بایسته است که نیت سیاسی نهفته درپسِ آن (در صورت وجود چنین نیتی) که سرنگونی تمامیت حکومت اسلامی است بگونه ای شفاف و بی تعارف به مردم ایران گفته شود. چالش ایرانیان با حکومت اسلامی نه یک دعوای حقوقی، بلکه نبردی سیاسی و فرهنگی است با تمامیت حکومت و ایدئولوژی آن.
باید آقای رضا پهلوی را در این جنبش یاری کرد. اما باید پرسید: چرا با وجودی که همۀ حکومت های اسلامی در ایران و درجهان به رهبری جنایتکارانی همچون خمینی، رفسنجانی، خاتمی و خامنه ای در 14 سدۀ گذشته از بین رفته اند، نکبت حکومت معنوی یا سیاسی این جنایتکاران همچنان پابرجا است؟ آیا می شود  برای برانداختن حکومت اسلامی با بخشی از آن همدست شد؟ فرصت طلبی سیاسی می گوید شاید بشود، اما آزمون و تاریخ قاطعانه می گویند نه!
ما بارها گفته ایم تنها راه ریشه کن کردن سرطانِ حکومت روحانیان و اسلام از پیکر ایران (پیش از آن که ایران را به گورستان ابدی بفرستند) شستن آلودگی اسلام از سامانۀ  فرهنگی ایران و پیشتر از همه، از پهنۀ سیاسی و حکومتی آن است.
دیدگاه انجمن آرای ایران (جایگاه ایرانیانی که به ایران، ایرانیت و بشریت آگاه ارج می نهند) این است که:
آقای رضا پهلوی را تنها نگذاریم. با این امید که او نیز، ایران و ایرانیان را در برابر تمامیت اسلامگرایان و همۀ جناح های این حکومت تنها نگذارد.
این راه آیندۀ ایران و راه ایرانیانی مانند دوستداران «انجمن آرای ایران» است. سرطان را نمی توان دور زد باید آن را ریشه کن کرد.

برای شناخت افزونتر از دیدگاههای انجمن آرای ایران به نشانیهای زیر بروید: http://www.anjomaneara.org    info@anjomaneara.org
به اشتراک بگذارید:(کدنویسی این ابزارک)

Balatarin :: Donbaleh :: Azadegi :: Risheha :: Cloob :: Oyax :: Yahoo Buzz :: Reddit :: Digg :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Email To: :: Subscribe to Feed